محل تبلیغات شما

شهدای فدیشه نیشابور



پرسش:
حضرت موسی(ع) با آنکه پیغمبراولوالعزم خدا بود و می‌دانست که خدای متعال با چشم ظاهری دیده نمی‌شود، چگونه وبر چه اساسی رؤیت خدا را خواستار گردید؟
پاسخ :
قرآن کریم در این زمینه می‌فرماید: و هنگامی‌که موسی به میعادگاه ما آمد، وپروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: پروردگارا! خودت را به من نشان بده تا تو راببینم. (خداوند در جواب فرمود) هرگز مرا نخواهی دید. ولی به کوه بنگر، اگر در جایخود ثابت ماند، مرا خواهی دید. اما هنگامی که پروردگارش بر کوه جلوه کرد، آن راهمسان خاک قرار داد، و موسی مدهوش به زمین افتاد. چون به هوش آمد، عرض کرد:خداوندا! منزهی تو از اینکه با چشم تو را ببینم» من به سوی تو بازگشتم و مننخستین مومنانم.» (اعراف - 143)
بنابر آیه فوق مامون خلیفه عباسی از حضرت رضا(ع) پرسید که چگونه موسی(ع) با آنکهپیغمبر بود و می‌دانست خدا دیده نمی‌شود، رویت خدا را طلب کرد؟ خلاصه جوابی را کهامام رضا(ع) فرمودند و مامون را قانع ساخت به شرح ذیل تقدیم می‌گردد:
خلاصه جوابی را که حضرت رضا(ع) فرمود، بنابر آنچه در کتاب عیون اخبارالرضا» مرویاست، این است که فرمودند: حضرت موسی(ع) می‌دانست که خدای تعالی منزه است از اینکهبه چشم ظاهری دیده شود اما چون به قوم خود خبر داد که خداوند با او تکلم فرموده،گفتند به تو ایمان نمی‌آوریم تا اینکه ما هم‌ کلام خدا را بشنویم، پس هفتاد نفر ازایشان را برگزید و ایشان را پایین کوه طور جای داد و خودش بالا رفت و از خداوندمسئلت نمود که با او تکلم فرماید و به ایشان کلامش را بشنواند، پس ایشان کلام خدارا از شش جهت شنیدند به علت اینکه خداوند از درخت، خلق صوت فرمود پس گفتند ایماننمی‌آوریم و تصدیق نمی‌کنیم که این کلام خداوند است تا اینکه آشکارا خدا راببینیم. چون این قول بزرگ را گفتند و سرکشی نمودند، خداوند بر ایشان صاعقه‌ایفرستاد که هلاک شدند. حضرت موسی(ع) گفت خدایا!

هنگامی که برگشتم به بنی‌اسرائیلچه بگویم؟ به من می‌گویند این هفتاد نفر را همراه خود بردی و آنها را کشتی. خداوندایشان را زنده فرمود و پس از زنده شدن گفتند: ای موسی! از خدا بخواه که خودش رانشان تو بدهد، پس از آن به ما خبر بده که خداوند چگونه است پس بشناسیم او را حقشناختنش.
حضرت موسی(ع) فرمود ای قوم! خداوند به چشم دیده نمی‌شود و کیفیت ندارد و به آیات وعلامات شناخته می‌شود. پس گفتند به تو ایمان نمی‌آوریم تا این سوال را بنمایی.موسی(ع) عرض کرد خداوندا! تو شنیدی سخن این قوم را و تو بهتر می‌دانی آنچه را صلاحایشان است. به موسی (ع) وحی رسید آنچه را که از تو خواستند بخواه، در این وقت،موسی(ع) عرض کرد: خداوندا! خودت را به من نشان ده تا تو را ببینم. خداوند فرمود:هیچ وقت مرا نخواهی دید ولیکن نظر کن به کوه، پس اگر در جای خودش قرار گیرد، مرامی‌بینی. چون تجلی فرمود پروردگارش بر کوه به این ترتیب که آیه‌ای از آیات خود رادر آن ظاهر فرمود، کوه را ریزه ریزه کرد، موسی(ع) مدهوش افتاد، چون به خود آمدگفت: منزهی تو پروردگارا! از اینکه دیده شوی، به درستی که من از جهالت قوم خودتوبه کردم و بازگشتم به آنچه می‌دانستم از معرفت تو که دیده نمی‌شوی و به درستی کهمن اولین کسی هستم که ایمان آورده‌ام به اینکه تو دیده نمی‌شوی.(1) در واقع حضرتموسی(ع) با بیان جمله ارنی و پاسخ لن ترانی خواست به مردم بفهماند که خداوند برایمن قابل رویت با چشم ظاهری نیست تا چه رسد به شما!

1- تفسیر نورالثقلین، ج 2، ص 64 پاسخ شما :

 


نماز شب در کلام رهبر انقلاب

نماز شب؛ پاک‌کننده گناهان روز


وَ بِهذَا الاِسنادِ، قالَ: قالَ الصّادِقُ (ع)

 فی قَولِهِ تَعالى: اِنَّالحَسَناتِ یُذهِبنَ السَّیِّئاتِ؛ قَالَ: صَلاهًُْ اللَّیلِ‌ تَذهَبُ‌ بِذُنُوبِ‌النَّهار؛ امام صادق(ع) بر اساس فرموده‌ خدا در قرآن که‌: همانا خوبی‌ها از بینبرنده‌ بدی‌ها است، فرمود: نماز شب از بین برنده‌ گناهانی است که در روز مرتکب شده‌ایم.(1)
- وَ بِهذَا الاِسناد؛ اِسناد [این حدیث] همان اِسناد روایت قبلی است که راوی نقلمی‌کند از حضرت هادی (ع) و ایشان از حضرت جواد(ع)، ایشان از حضرت علیّ‌بن‌موسی(ع)،ایشان از پدرشان موسی‌بن‌جعفر(ع)، ایشان از امام صادق(ع)؛ سند از حضرت هادی تاحضرت صادق (‌علیهم‌السلام) این‌جوری است.
- قالَ: قالَ الصّادِقُ (ع) فی قَولِهِ تَعالى: اِنَّ الحَسَناتِ یُذهِبنَالسَّیِّئات؛ این دیگر آیه‌ قرآن است و‌ جای تردیدی نیست؛ پس اجمالاً معلوم می‌شودکه حسناتی هست که سیّئات را از بین می‌برد؛ نه اینکه همه‌ حسنات این خصوصیّت رادارند که همه‌ سیّئات را از بین ببرند! ظاهر کلام این است که طبیعتِ حسنات -[چون]این الف» و لام»، الف» و لام» استغراق نیست- طبیعتِ سیّئات را از بین می‌برد؛که این، تطبیق می‌کند با اینکه بعضی از حسنات، بعضی از سیّئات را از بین می‌برند.حالا کدام حسنات؟ اینجا حضرت تبصیر(روشن) کردند:
- قَالَ: صَلاهًُْ اللَّیلِ‌ تَذهَبُ‌ بِذُنُوبِ‌ النَّهار؛ وقتی شما نماز شب می‌خوانید،گناهانی را که در روز انجام داده‌اید، آنها را از بین می‌برد؛ چه چیزی از اینبهتر؟ اینکه اهل معنا و اهل معرفت و اهل سلوک، نماز شب را گنجینه و ذخیره‌ تمام‌نشدنی‌ایمی‌دانند، به خاطر این است. این حالا جنبه‌ اخرویِ نماز شب است که گناهان را ازبین می‌برد؛

البتّه،گناهان آ‌ثار دنیوی هم دارند، آثار اخروی هم دارند؛ وقتی گناهان را از بین می‌برد،یعنی آثار سوءِ دنیویِ گناهان را هم از بین می‌برد. ولی خب، ناظر به جنبه‌ گناهاست؛ یعنی جنبه‌ امر اخروی، امر مربوط به آخرت. لکن در مورد مسائل دنیا هم همین ‌جوراست؛‌ در روایاتی دارد که موجب گشایش رزق می‌شود -که این امر دنیوی است- و فوایدفراوان دیگری.
نقل شد از مرحوم آقای طباطبائی(رض) -صاحب المیزان که ایشان جزو شاگردهای نزدیک ومخصوصِ مرحوم آقای حاج میرزا علی‌آقای قاضیِ معروف،‌ [آن] عارف بزرگوار بودند وسال‌ها پیش ایشان تلمّذ کردند؛ از ایشان نقل شد، بنده خودم نشنیدم از ایشان، یکفرد ثقه‌ای(مورد اطمینان) نقل کرد از مرحوم آقای طباطبائی- که آن اوایل وقتی واردنجف شدیم، آقای قاضی را که نمی‌شناختند،‌ دورادور یک قوم و خویشی‌ای داشتند، می‌دانستندکه شخصی هست با این نام، از نزدیک با ایشان آشنا نبودند؛ می‌گفتند یک روز در یکراهی که میرفتم، آقای قاضی من را دید، صدا کرد و گفت: پسرم! اگر دنیا می‌خواهی،‌نماز شب بخوان؛ اگر آخرت می‌خواهی، نماز شب بخوان».‌ این حرفِ مرحوم آقای قاضی استبه آقای طباطبائی که الحمدلله خدای متعال خیر دنیا و آخرت را به این بزرگوار عنایتمی‌کند. نماز شب را فراموش نکنید، از دست ندهید
.


وصیت نامهشهید غلامرضا الهی



به نام خداوند به پای دارنده جهان و نظم‌دهنده و اداره‌کنندهآن. به نام خدایی که هیچ حرکتی از حیطه قدرتش خارج نیست، خدایی که یاور مستضعفان ودشمن ستمکاران است و به نام خداوند محمد(ص)، علی (ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع)و با درود بر خون تمام شهیدان راه حق و با سلام به تمام رهروان امام و با سلام ودرود بر امام زمان(عج) و نایب برحقش حامی مستضعفان عالم، خمینی بت‌شکن با درود گرمو مملو از محبت به خانواده عزیزم، به پدر و مادر مهربانم که با زحمات خود مرا بهاینجا رساندند که بفهمم امانتی بیش نیستم و باید این امانت را به صاحب اصلی‌اشبازگردانم.
اول سخنم با شماست، از شماها ممنونم و سپاسگزار در این راهی که من آن را پیشگرفتم؛ راهی که بازگشتی وجود ندارد چون معلم‌ ما علی(ع) است و می‌گوید: به میداننبرد که وارد شدید هرگز پشتت را به دشمن نکنید» و اگر شهادت نصیبم شد، اولینپاسدار خون من شما پدر و مادر عزیزم هستید و من از شما انتظار خواهم داشت، از پدرو مادرم می‌خواهم اگر سایر خواهر و برادرانم خواستند راه مرا ادامه دهند، مانع آننشوند.
از مادرم در فراق فرزندش تقاضای صبر و بردباری دارم چرا که من خود این راه راانتخاب کردم و فقط امتحانی است که همه باید پس بدهند و صبور باشند.
من هم شما را دوست دارم، ولی اسلام را بیشتر. من هم شما را دوست دارم، ولی دیدارآقا امام زمان(عج) را بیشتر، من هم شما را دوست دارم ولی لقاءالله را ان‌شاءاللهبیشتر و بدانید که اگر خدا بخواهد لیاقت داشتم و شهید شدم، خوشبخت خواهم شد و می‌دانمشما جز خوشبختی و سعادت من چیزی نمی‌خواهید.

مواظبباشید که ضدانقلاب هر لحظه مراقب است تا ضربه بزند. ضدانقلاب منتظر است پس شما هممراقب باشید که اول پاسداران خون من شما هستید و امام این پیر خستگی‌ناپذیر راه حقو این امید دنیای اسلام را بسیار بسیار دوست داشته باشید، به اوامر او عمل کنید.چراکه آمریکا پشت دروازه‌های شهر منتظر اشتباه ما است که وارد شود.
من اگر اشتباهی کردم و با شما بدخلقی کردم، اشتباه خودم بود و مکتب من اشتباهندارد و من بودم که اسلام را بدنام کردم و از شما تقاضای عاجزانه کردم که مرا عفوبفرمایید.
من آرزوی ازدواج داشتم، ولی با معشوق بهتری وصلت کردم. پس باز هم شاد باشید؛ اگرسعادت یاری کند و شهادت را این درجه فرای دنیای خاکی را به دست آورم، لحظه شهادت،لحظه وصلت من است. شما خیال می‌کنید که من با خمپاره می‌میرم، اما همه ترکش خمپاره‌هانقل عروسی من است، اما شما نمی‌دانید. پس انتظار دارم اگر جسد من را دریافت کردید،خانه را چراغانی کنید و به مردم خوب شهرمان و امت شهیدپرور که هرکدام مثل شما،شهیدی تقدیم کرده‌اند شیرینی و نقل بدهید.

و سخندوم من با برادران و خواهرم است؛ از شما انتظار دارم هر چه بیشتر و بیشتر خدمتکنید. خدمتگذار اسلام و امت و امام عزیزمان باشید. ما الان مسئول هستیم، هر قدم وهر حرف‌مان سند است و فردای قیامت باید جواب بدهیم و اگر خدای نکرده بد عمل کنیم،فردا که شهدا با کفن‌های خونین در صحرای م ایستاده‌اند، از جلوی آنها عبور می‌کنیمچه جوابی داریم که به آنها بدهیم. آنجا دیگر حسرت فایده‌ای ندارد. ما در مقابل خداو شهیدان مسئولیم و بازخواست خواهیم شد. پس چه بهتر که از همین حالا اسباب آخرت راآماده کنیم و اگر تا حالا بد کرده‌ایم و اشتباه کرده‌ایم، توبه کنیم و به راهبازگردیم و هرگز از در توبه دست نکشیم و توبه تنها دستاویزی است که ما را رد نمی‌کندو خدا توبه خالصانه بنده‌اش را رد نمی‌کند.
از جان و دل پشتیبان دولت و رئیس‌جمهور عزیزمان آقای ‌ای باشید و علی‌الخصوصپشتیبان ولایت فقیه باشید.
تمام کتاب‌هایم را وقف جبهه می‌کنم، زحمت آنها را بکشید و به رزمندگان در جبههبفرستید. به مادرم سفارش کنید وسایلی را که برای عروسی من تهیه کرده بود را به یکمستحق بدهد، سعی کند از فامیل‌هایمان باشد. از همه برای من حلالیت بطلبید. پدرجانتمام فامیل و آشنایان را سلام برسانید و از همه برای من و به نیابت از من حلالیتبطلبید و بگویید فقط و فقط از خداوند کمک بخواهند نه از کس دیگر. خداست که می‌دهدو می‌گیرد، بقیه اشخاص وسیله‌های خداوند هستند.
در آخر سلامتی همه شما را از خداوند تبارک و تعالی خواستارم و وجود عزیز شما را بهخدا می‌سپارم. ظهور هر چه زودتر آقا امام زمان را و سلامتی و طول عمر امام را وپیروزی امت شهیدپرور و لشکریان اسلام و جمهوری اسلامی به انقلاب ولی‌عصر(عج) ازخداوند خواستارم.

19 اسفندماه 1361


شهید مدافع حرم حامد کوچک‌زاده

 

شهید مدافع حرم حامد کوچک‌زاده، از فعالان و دغدغه‌مندان فرهنگی دراستان گیلان بود که با شهادت در راه دفاع از حرم آل‌الله، راه مقدس خود را جاویدانساخت.
وی
۲۸ شهریور۱۳۶۱ در شهرستان رشت متولد شد و روز ۱۲ بهمن در جریانآزادسازی شهرهای نبل و اهرا در حلب سوریه به شهادت رسید. شهید مدافع حرم، حامدکوچک‌زاده در بخش‌هایی از وصیت نامه‌اش نوشته است: سلام و درود ما بر همهدلدادگان حضرت ارباب که درس آزادگی و مبارزه و قیام را به ما آموخت تا زیر بار ظلمو ستم نرویم و در هر زمان و مکان مقابل یزیدیان زمانه که مصداق آن همین آمریکا(شیطان بزرگ) است، بایستیم، یزیدیان زمانه‌ای که با به وجود آوردن گروه‌های تکفیریمانند داعش درصدد نابود کردن اسلام حقیقی هستند.مراقب باشید و اجازه ندهید داستانکربلا دوباره تکرار شود.هنوز جنگ به پایان نرسیده، باور کنید که جنگ هست و جنگامروز بسی سخت و دشوارتر از دفاع هشت ساله است، دشمن با تمام قوا از زمین و آسماندر حال حمله به مرزهای اعتقادی و ایمانی ماست. حرکتی کنید. والله قسم که اگر هرکدام از ما به بی‌تفاوتی» برسد، یعنی اینکه دشمن تیر خلاص به ما زده است. دشمنانقسم خورده‌ ما در صدد از بین بردن آرمان‌های شیعه هستند، همانا که آرمان ما، تحققبخشیدن به عدالت در کره زمین و ستاندن حق مظلومان و ستمدیدگان عالم است.»

 


جان برکفان لشکر سردار خیبریم

 

ما از الست طایفه‌ای سینه خسته‌ایم


ما بچه‌های مادر پهلو شکسته‌ایم


امروز اگر که سینه و زنجیر می‌زنیم


فردا به عشق فاطمه شمشیر می‌زنیم


ما را نبی قبیله سلمان» خطاب کرد


روی غرور و غیرت ما هم حساب کرد


از ما بترس، طایفه‌ای پراراده‌ایم


ما مثل کوه، پشت علی ایستاده‌ایم


از ما بترس، شیعه سر سخت حیدریم


جان برکفان لشکر سردار خیبریم


از جمعه‌ای بترس، که روز سوار‌هاست


پشت سر امام زمان ذوالفقارهاست


از جمعه‌ای بترس، که دنیا به کام ماست


فرخنده ‌روز پرظفر انتقام ماست


از جمعه‌ای بترس، که پولاد می‌شویم


از هرم عشق، مالک و مقداد می‌شویم

 

شعر از : وحید قاسمی

 


یادی از شهید مدافع حرم تقوی‌فر
تأمین امنیت زائران اربعین

شهید تقوی‌فر که با نام جهادی ابومریم شناخته می‌شد، نقش موثری هم در نابودی رژیم بعث عراق داشت و در دوران صدام، نیروهای انقلابی آن کشور را سازماندهی می‌کرد. این شهید در دوران حمله داعش به عراق نیز، از فرماندهانی بود که نیروهای مردمی را برای مقابله با داعش آموزش و ساماندهی می‌داد.
همسر این شهید، درباره نقش سردار تقوی‌فر در تأمین امنیت مسیر پیاده‌روی نجف تا کربلا در زمان اربعین گفته بود: برپایی طرح سفیران عاشورایی در سازمان بسیج مستضعفین که پیرو آن بسیجیان، پیاده‌روی میلیونی اربعین سال پیش (سال 94) را بدون هیچ مشکلی انجام دادند، از زحمات شهید تقوی‌فر بود. با توجه به اینکه مسیر پیاده‌روی زوار اربعین از میان عشایر عبور می کرد ایشان با رایزنی با شیوخ قبایل منطقه، امنیت زوار اباعبدالله(ع) را از مرز ایران تا عتبات عالیات و بالعکس تأمین کرد.
وی با به عقب راندن گروهک تروریستی داعش از سرزمین کربلا به جرف الصخر»در شمال غرب بغداد، حرامیان داعش را مشغول کرد تا زوار بتوانند به سلامت پیاده‌روی اربعین را به پایان برسانند. عقب راندن داعشیان از حله نیز از دیگر اقدام‌های ایشان بود. شهید حاج حمید تقوی‌فر سرانجام در 6 دی ماه 1393 در دفاع از محور سامرا به مولایش امیرالمؤمنین علیه‌السلام پیوست.    

پیش‌بینی شهید ابراهیم هادی درباره راهپیمایی اربعین

 

شهید ابراهیم هادی، یکی از فرماندهان محبوب دوران دفاع مقدس، سخنقابل تأملی را درباره راهپیمایی اربعین گفته بود. در بخشی از کتاب خاطرات این شهیدآمده است: اولین سال جنگ بود که چند تایی از بچه‌های گروه اندرزگو به سمت یکی ازارتفاعات شمال منطقه گیلان‌غرب رفته بودند. آن زمان پاسگاه مرزی دست نیروهای بعثیبود و با خیال راحت در جاده‌ها رفت‌وآمد می‌کردند. بچه‌ها به بالای تپه‌ای که مشرفبه مرز بود، رسیدند. ابراهیم مثل همیشه کتاب دعایش را باز کرد و با نوای زیارتعاشورای او همه بچه‌ها دم گرفتند و صدای زمزمه‌شان در فضا پیچید. بچه‌ها با نگاهیحسرت‌آلود به مناطق ‌اشغالی نگاه می‌کردند، یکی از آنها رو به ابراهیم کرد و گفت:چطور این بعثی‌ها باید به راحتی آنجا تردد کنند و ما.
یعنی می‌شود یک روزی برسد که مردم ما هم از روی این جاده‌ها به خانه‌ها و شهرهایخودشان بروند. ابراهیم که این حرف‌ها را شنید، گفت: این حرفا چیه که می‌زنی، یهروزی می‌رسه که مردم از همین جاده‌ها دسته دسته میرن کربلا.» آن مرز جایی نبود جزمرز خسروی و حالا سال‌ها از آن روزها گذشته بود که بعضی از باقی مانده بچه‌های آنروز به اتفاق هم به سمت کربلا حرکت می‌کردند که در پیاده‌روی اربعین شرکت کنند.یاد همان حرف‌های ابراهیم افتادند که می‌گفت: یه روزی می‌رسه که مردم از همین جاده‌هادسته دسته میرن کربلا.»

 


یادبود شهید مدافع حرم سردار حاج جاسم حمید (عبادی)

 

شهید مدافع حرم سردار حاج جاسم حمید (عبادی) ملقب به ابو احمد» ازجاماندگان قافله شهدا در دوران دفاع مقدس بود که گمشده خود را در جوار حرم عقیلهبنی‌هاشم پیدا کرد.
جاسم حمید، 10 دی 1344 در اهواز متولد شد. هنوز خیلی کم سن و سال بود که جنگ آغازشد. وی نیز از طریق مسجد در سن 14 سالگی عازم جبهه شد. جاسم در مناطق و عملیات‌هایرمضان، والفجرمقدماتی، والفجر8، کربلای 4 و 5، نصر8، والفجر 10 و. حضور و مشارکتفعالی داشت و در عملیات کربلای 5، شیمیایی شد. این شهید، تا پایان جنگ در جبههحضور داشت. با پایان جنگ، وی به عنوان بسیجی در گردان امیرالمومنین(ع) به فعالیتخود ادامه داد. شروع جنگ در منطقه و تهدید حرم آل‌الله توسط تروریست‌های تکفیری،باز هم هوای شهادت را در سر جاسم انداخت. به همین دلیل هم به طور داوطلبانه راهیآن منطقه شد و در تاریخ 12 بهمن‌ سال 1396 و در نبرد با تروریست‌های تکفیری درمنطقه شیخ هلال» در استان حماه سوریه به فیض شهادت نائل آمد. پیکر بدون سر او بهخانه بازگشت تا نامش در فهرست سرداران بی‌سر امام حسین(ع) در این زمان ثبت شود.
دوستان شهید بعد از شهادت به او لقب فاتح بوکمال» داده بودند به جهت اینکه اینمنطقه منطقه مرزی عراق و سوریه محسوب می‌شد و حتی نیرو‌های آمریکایی نیز از اینمسیر رفت و آمد می‌کردند حال با جانفشانی نیرو‌های مقاومت آن منطقه حساس نجات پیداکرد.

 


توصیف روز غدیر به روایت امام علی(ع)

 

امام علی(ع) در توصیف روز غدیرخم: خداوند در روز غدیر آنچه دربارهمنتخب خود اراده کرد بر پیامبرش فروفرستاد. به او فرمان داد تا ولایت و وصایت راابلاغ کند، مجال را از کافران و منافقان بگیرد و نگران گزند دشمنان نباشد. روزغدیر قدر و منزلت بسیار دارد، در آن روز گشایش‌های الهی فرارسیده و حجتش بر همهتمام شده است. امروز روز روشنگری و اظهار عقیده از جایگاه بلند و روشن است، امروزروز تکامل دین و روز وفای به عهد است. غدیر روز رسول‌الله (صلوات‌الله‌علیه) ومشهود من (علی ابن ابیطالب) است. روز ذلت و خواری شیطان، روز استدلال و برهان است.روز جدا شدن صفوف کسانی است که آن را (جانشینی و امامت و ولایت را) تکذیب می‌کردند.امروز بزرگترین روزی است که عده‌ای از شما از آن اعراض کردید. روز هدایت و امتحانبندگان خداست. روز آشکار شدن کینه‌های نهفته در دلها و سینه‌ها، روز عرضه تصوص(سخنان بدون ابهام پیامبر) بر افراد مومن و دلباخته است»
اقبال‌الاعمال، سیدبن طاووس، ص461

 


یادبود شهید مدافع حرم روح‌الله قربانی

 

شهید مدافع حرم روح‌الله قربانی، از ستارگان درخشان جبهه مقاومت استکه راهنمای مجاهدین راه خدا خواهد بود.

این شهید سعید، یکم خرداد ماه سال ۱۳۶۸ در تهران متولد شد.وی دانشجوی کارشناسی زبان انگلیسی بود

که به عنوان رزمنده نیروی قدس سپاه به سوریهاعزام شد. روح‌الله قربانی سرانجام در روز ۱۳آبان ماه

سال ۹۴ در شهر حلب سوریهبه فیض شهادت نائل شد.
صاف و صادق و بی‌ریا بود. برای خدا کار می‌کرد. این صداقت و بی‌آلایشی در وصیت‌نامهاو نیز بروز یافته است.

شهید مدافع حرم روح‌الله قربانی در وصیت‌نامه‌اش نوشتهاست: اگر شهید شدم؛ یک کلام حاج‌آقا مجتبی

به نقل از علی علیه‌السلام می‌گفتند:منتهای فضل الهی تقوی است، شهادت خوب است اما تقوی بهتر است

تقوایی که در قلب استو در رفتار بروز پیدا می‌کند فکر نکنم مال یک روز باشد شاید یک روزه هم باشد.

ولیحاج‌آقا می‌گفت پی ساختمان فونداسیون آهن است. چیزی که نمی‌دانید عمل نکنید. ادایکسی را درنیارید.

بدون علم درست وارد کاری نشوید مخصوصاً دین؛ اول واجبات بعدمستحبات مؤکد مثل کمک به پدر و مادر

و دوروبری‌ها. نه حج و کربلا صدبار . بدوناین کارها؛ هیئت و زیارت با توجه به نیاز با توجه به دین و سید‌الشهدا،

 مستثنی استو فقط قال‌الله: افضل الاعمال بر والدین و اولادها. مادر ازت متشکرم وقتی تحملمکردی،

وقتی با اسم ارباب شیرم دادی، وقتی دعا کردی شهید شم.»

 


منحنیقامتم تابع ابروی توست
خط مجانب بر آن، طره ی گیسوی توست
حد رسیدن به تو، مبهم و بی انتهاست
بازه‌ تعریف دل، در حرم کوی توست
بی تو وجودم بود یک سری واگرا
ناحیه همگراش دایره روی توست
مهر تو چون می‌دهد سمت به بردار دل
هر طرفی روکنی، هم‌جهت و سوی توست
پرتو خورشید شد مشتق از آن چشم تو
گرمی و جان‌بخشی‌اش جزئی از آن خوی توست
چون به عدد، یک تویی، من همه‌ صفرها
آن چه که معنا دهد قامت دلجوی توست
گر شود آن دم که ما زوج مرتب شویم
سر به رهت می‌نهم، چون که سرم گوی توست
هجر و فراقت شکست قائمه قائمی
نقطه پرگار عشق واله و پی‌جوی توست


سوم خرداد سالروز فتح خرمشهر مبارک .

ما نباید فتح‌هاى بزرگ مثل خرمشهر را از یاد ببریم كه دشمن با همهتجهیزات در سنگرهاى بسیار محكم با عده و عدد بسیار كمین كرده بود، و در مقابلعده‏اى از سلحشوران متعهد اسلام از بیابان باز به آنان تاخته، و خداوند آنچنان رعبو وحشت را بر دشمنان ما غلبه‏ داد كه با اسارت هزاران نظامى و غنیمت‌هاى بسیار،باقی‌مانده ‌اشرار با فضاحت تمام رو به فرار گذاشته و شهرها را رها كردند.رزمندگان عزیز ما نباید این پیروزى معجزه‌آسا را جز با مددهاى الهى ببینند.
صحیفه امام؛ ج17؛ ص3 | پیام به ملتایران؛ 22بهمن1361

 


سردار سلیمانی: برجام 2 و 3 برای خشکاندن جریان‌های ناب اسلامی است


سردار سرلشکر قاسم سلیمانی صبح پنجشنبهدر اجلاسیه پایانی 6500 شهید استان کرمان با بیان اینکه اگر کسی بخواهد فرهنگ یکجامعه نمایان شود باید به ارزش‌هایی که در فرهنگ واقعی آن تاثیرگذار بوده تاکیدکند، تصریح کرد: دفاع مقدس خود یک گنجینه گرانبهایی است و دلیل تاکید بر استمرارکنگره‌ها و راهیان نور این است که دفاع مقدس ویژگی‌هایی دارد که در هیچ یک از آثارانقلاب به این خوبی و جامعیتی وجود ندارد.
فرمانده نیروی قدس سپاه ادامه داد: دفاع مقدس در نمایاندن فرهنگ اسلام بالاترینآثار را پس از انقلاب داشت و خودش یک انقلابی در کنار انقلاب اسلامی بود و مظهراساسی انقلاب فرهنگی دفاع مقدس بود چون عملا به منصه ظهور کشاند فرهنگ دینی را ونشان داد قدرت دین و اتکا به دین را، لذا دفاع مقدس یک مدرسه شد.
دفاع از حرم دفاع از حریم انسانیت بود
سردار سلیمانی با بیان اینکه دفاع از حرم دفاع از حریم انسانیت بود بنابراین درهرجا این نوع اجتماعات برگزار شود جامعه ما نیازمند آن است، بیان کرد: شهید برتریمی‌دهد و مقدم می‌دارد دیگران را یا آن‌ چیزی که بر خود فضیلت دارد و این برتریدانستن بالاترین فضیلت شهید است.

وی بابیان اینکه در هیچ دوره‌ای وجود ندارد که اسم شهید محو شود چون خودشان را فراموشکردند و خدا را یاد کردند، تصریح کرد: شهید هر دو جهاد را با هم انجام داد و پیروزشد لذا هم بر دشمن درون و برون پیروز شد، لذا هر چه پیرامون این فرهنگ بیان کنیمارزش شنیدن را دارد و به این دلیل این یادواره‌ها و کنگره‌ها ارزشمند است.
فرمانده نیروی قدس سپاه اظهار کرد: باید دست و پای این مردم را بوسید، علیرغم برخیمشکلاتی که دارند، 40 سال است با دشمن دست و پنجه نرم می‌کنند، اما ایستاده‌اند ومشکلات را از انقلاب و رهبری جدا می‌کنند و انقلاب را با تمام وجود خودشان حفظ وحراست می‌کنند.
با تمسک به اسلام توانستیم منافع ایران را تامین کنیم
سردار سلیمانی افزود: اعتقاد دارم این قابل اثبات است آن چیزی که ایران را در اینمقطع پیروز کرد عنصر اساسی آن اسلام بود و تاکید بر اسلام در زمان امام و دورهمقام معظم رهبری وجود داشت و دارد و اگر اتکا و تمسک به اسلام نباشد این پیروزی‌هابه سادگی اتفاق نمی‌افتد و با تمسک به اسلام توانستیم منافع ایران را تامین کنیم.
وی عنوان کرد: در هیچ تصمیم‌گیری در نظام در سطوح عالی امکان ندارد تصمیمی به منصهظهور برسد و به نقطه اجرا بخواهد نائل شود اما در صدر آن تصمیم، منافع ایران نباشدچون ایران قابل تفکیک از اسلام و اسلام قابل تفکیک از ایران نیست.

دلیل اصراربه برجام‌های بعدی

                                                                                                                                                                                                

سردارسلیمانی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه چرا این‌قدر در برجام دو اصراردارند، عنوان کرد: برای دشمن این برجام سه ضلعی است نه یک ضلعی اما اوباما فکر می‌کردبه مرور زمان به دو ضلع دیگر می‌رسد اما آدم عجولی که آمده اصرار دارد به سرعتبرسد و تصورش این بود که می‌رسد.
وی تصریح کرد: اینکه اصرار می‌کنند بر برجام دو در منطقه برای این است که قدرتاصیل و نابی که در مقابل اسلام وهابی یهودی شکل گرفته است را بخشکانند و جریان‌هایاسلامی در برجام دو خشکانده شود؛ البته تلاش آنها به اینجا منتهی نخواهد شد وبرجام سه هم خواهند داشت چون دشمنان معتقدند که چشمه باید خشکانده شود و این چشمهایران است.
هیچ کشوری به اندازه ایران اقتدار ندارد
سردار سلیمانی در ادامه با بیان اینکه یکی از مهم‌ترین شاهکارهای امام این بود کهایران را مهد اسلام قرار داد و اسلام را پشتوانه ایران قرار داد و این دو را با همتلفیق کرد، گفت: دلیل مراقبت و حرف‌هایی که در ابعاد ی به وجود می‌آید همیناست دعوا بر سر همین عنصر است و برخی خام‌گری کرده و این را نادانسته تضعیف می‌کنند.
سلیمانی با بیان اینکه هیچ کشوری به اندازه ایران اقتدار ندارد اظهار داشت: اینحرف ما نیست حرف دشمن ما است؛ قدرت متفاوت از اقتدار است، خیلی کشورها بانک مالیهستند و قدرت مالی بزرگی دارند اما کوتوله‌های ی هستند و هیچ اقتداری در صحنهبین‌المللی در جهان ندارند، اما ایران اقتدار دارد
.


 قتل هولناک کودک 6 ساله در عربستان

 

خبرگزاری میزان-منابع خبری مختلفی در عربستان در روزهای اخیر از قتل هولناک یک کودک در مدینهمنوره خبر می دهند.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری میزان، منابع خبری عربستانی از قتلهولناک کودک ۶ ساله در مدینه خبر می‌دهند.

به گزارش پایگاهخبری کل الوطن، در حادثه‌ای غم انگیز که سراسر جهان عرب را متاثر ساخت، یک پسربچه۶ ساله در مقابل چشمان مادرش کشته شد.

این کودک که بههمراه پدر و مادرش از شهر الاحسا» برای زیارت مسجد النبی به شهر مدینه رفته بود،از سوی فردی مورد حمله قرار گرفت. مهاجم مردی ۴۰ ساله و وهابی است که با شکستنشیشه کافی شاپی که این کودک و خانواده اش در آن حضور داشتند، گلوی زکریا بدر علی الجابر»را در مقابل چشمان مادرش برید.

 برخی رسانه هاعلت این جنایت را شیعه بودن کودک و خانواده اش اعلام کرده اند.

قاتلپس از بازداشت توسط ماموران به زندان انتقال یافت. مادر کودک نیز به دلیل شوک،دچار حمله قلبی شده و به حالت کما رفته است.

تاکنونپلیس مدینه بیانیه‌ای در این ارتباط صادر نکرده است.

 


14خصوصیت حوریانبهشتی

 در قرآن کریم برای ن بهشتى (حوریه های بهشتی) ویژگی هایی ذکر شدهاست که عبارتند از :
1- پاکی و پاکیزگی : وَ لَهُمْ فِیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فِیهاخالِدُونَ (بقره/ 25)؛ وَ أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ (آل عمران/15) ؛ لَهُمْ فِیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ . (نساء/ 57)
همسران آن جهان ، بر خلاف بسیارى از زیبا رویان این جهان هیچ نقطه تاریک و منفى درجسم و جان آنها نیست و از هر عیب و نقصى پاک و پاکیزه اند.(تفسیر نمونه ،ج2 ،ص461)
2- دارای چشمان سیاه و درشت : کذلِک وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِینٍ(دخان/ 54 )؛وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِینٍ(طور/ 20 )
"حور"جمع "حوراء" و "احور" به کسى مى گویند کهسیاهى چشم او کاملا مشکى و سفیدى آن کاملا شفاف است.

از آنجا که زیبائى انسان بیش از همه در چشمان او است ، در اینجا چشمان زیباى حورالعین را توصیف مى کند.(تفسیر نمونه ،ج21 ،ص 212)
3- پوشیده و مستور بودن:وَ حُورٌ عِینٌ کأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکنُونِ(واقعه/22-23) و همسرانى از حورالعین دارند.( از شدت صفا) همچون مروارید در صدف پنهانهستند !

"حور" چنانکه قبلا نیز گفته ایم جمع "حوراء" و"احور"، به کسى مى گویند که سیاهى چشمش کاملا مشکى و سفیدیش کاملا شفافاست .
و "عین" جمع "عیناء" و "اعین"به معنى درشت چشم است، و از آنجا که بیشترین زیبائى انسان در چشمان او است روى این مسأله مخصوصا تکیهشده است .
بعضى نیز گفته اند که "حور" از ماده "حیرت" گرفته شده ، یعنىآن چنان زیبا هستند که چشم ها از دیدن آنها حیران مى شود.
"مکنون" به معنى پوشیده است ، و در اینجا منظور پوشیده بودن در صدف است، زیرا مروارید به هنگامى که در صدف قرار دارد و هیچ دستى به آن نرسیده از همیشهشفاف تر و زیباتر است .
به علاوه ممکن است اشاره به این معنى باشد که آنها از چشم دیگران کاملا مستورند،نه دستى به آنها رسیده ، و نه چشمى بر آنها افتاده است !(تفسیر نمونه ،ج23 ، ص215)

4- فقط به همسران خود عشق می ورزند یاپر ناز و کرشمه هستند : فِیهِنَّ قاصِراتُ الطَّرْفِ .( رحمن/56) نی که جز بههمسران عشق نمى ورزند. ؛ وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عِینٌ. ( صافات/48) ونزد آنها همسرانى است که جز به شوهران خود عشق نمى ورزند و چشمانى درشت (و زیبا)دارند.
"طرف" (بر وزن حرف ) به معنى پلک چشم ها است ، و از آنجا که به هنگامنگاه کردن ، پلک ها به حرکت در مى آید کنایه از نگاه کردن است ، بنابراین تعبیر به" قاصرات الطرف " اشاره به نى است که نگاهى کوتاه دارند، یعنى فقط بههمسرانشان عشق مى ورزند، و این یکى از بزرگترین امتیازات همسر است که جز به همسرشنیندیشد و به غیر او علاقه نداشته باشد.(تفسیر نمونه ،ج 23 ،ص 169)
5- از هر نظر دوشیزه و پاک هستند: . لَمْ یطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لاجَانٌّ (رحمن/56 و رحمن/ 74) هیچ انس و جن قبلا با آنها تماس نگرفته است .
کلمه "طمث" که فعل "لم یطمث" از آن مشتق شده ، به معناى ازالهبکارت و نکاحى است که با خونریزى همراه باشد و معناى آیه این است که : حوریانبهشتى دست نخورده اند، و قبل از همسران هیچ جن و انسى ازاله بکارت از ایشان نکرده.(ترجمه تفسیر المیزان ،ج 19 ،ص 5)

6- مانند یاقوت و مرجان هستند:کأَنَّهُنَّ الْیاقُوتُ وَ الْمَرْجانُ (رحمن/58) آنها همچون یاقوت و مرجانند!بهسرخى و صفا و درخشندگى "یاقوت" و به سفیدى و زیبائى شاخ"مرجان" که هنگامى که این دو رنگ (یعنى سفید و سرخ شفاف ) به هم آمیزندزیباترین رنگ را به آنها مى دهند.
7- دارای حسن سیرت و حسن صورت هستند: فِیهِنَّ خَیراتٌ حِسانٌ .(رحمن/70) و درآن باغ هاى بهشتى نى هستند نیکو خلق و زیبا.
نى که جمع میان "حسن سیرت " و "حسن صورت" کرده اند، چرا که"خیر" غالباً در مورد صفات نیک و جمال معنوى به کار مى رود و "حسن" غالباً در زیبائى و جمال ظاهر.
تمام صفات کمال و جمالى که در یک همسر مطلوب است در آنها جمع است ، و آنچه خوبانهمه دارند آنها تنها دارند، و به همین دلیل قرآن در یک تعبیر کوتاه و پرمعنى ازآنها به عنوان "خیرات حسان" تعبیر کرده است.(تفسیر نمونه جلد 23 صفحه3-2)
8- فقط به همسرانشان تعلق دارند : حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِی الْخِیامِ(رحمن/72)حوریانى که در خیمه هاى بهشتى مستورند.
"حور" جمع "حوراء" و "احور" به کسى مى گویند کهسیاهى چشمش کاملا مشکى و سفیدى آن کاملا شفاف است ، و گاه به ن سفید چهره نیزاطلاق شده است .
تعبیر به "مقصورات" اشاره به این است که آنها تنها تعلق به همسرانشاندارند و از دیگران مستور و پنهانند.(تفسیر نمونه ،ج 23 ،ص 3)
حوریان مقصور در خیمه هایند» ، معنایش این است که : از دست برد اجانب محفوظند،نى مبتذل نیستند، که غیر شوهران نیز ایشان را تماشا کنند.(ترجمه تفسیر المیزان،ج 19 ،ص 7)

9- داشتن پاکی و ظرافت بدن :کأَنَّهُنَّ بَیضٌ مَکنُونٌ (صافات/49) گوئى (از لطافت و سفیدى) همچون تخم مرغهایىهستند که (در زیر بال و پر مرغ ) پنهان مانده (و دست انسانى هرگز آن را لمس نکردهاست .)
بدن آنها از شدت پاکى و ظرافت و سفیدى و صفا همچون تخم مرغ هائى است که نه دستانسان آن را لمس کرده و نه گرد و غبارى بر آن نشسته ، بلکه در زیر بال و پر مرغپنهان و پوشیده مانده است !
10- همتای هسران خود هستند : وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ أَتْرابٌ(ص/ 52) ونزد آنان همسرانى است که تنها چشم به شوهرانشان دوخته اند و همگى هم سن و سالند.
"حوریان مقصور در خیمه هایند" ، معنایش این است که : از دست برد اجانبمحفوظند، نى مبتذل نیستند، که غیر شوهران نیز ایشان را تماشا کنند
و کلمه اتراب به معناى اقران است . مى خواهد بفرماید: همسران بهشتى همتاى شوهرانخویشند، نه از جهت سن با آنان اختلاف دارند، و نه از جهت جمال . ممکن هم هست مراداز "اقران" این باشد که مثل شوهران خویشند، هر قدر شوهران نور و بهائشانبیشتر شود، از ایشان هم حسن و جمال بیشتر مى گردد. ( ترجمه تفسیر المیزان ،ج 17 ،ص333)
11- آفرینشی نو دارند. إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً (واقعه/35) ما آنها راآفرینش نوینى بخشیدیم .
این جمله ممکن است اشاره به همسران مؤمنان در این دنیا باشد که خداوند آفرینش تازهاى در قیامت به آنها مى دهد، و همگى در نهایت جوانى و طراوت و جمال و کمال ظاهر وباطن وارد بهشت مى شوند که طبیعت بهشت طبیعت تکامل و خروج از هر گونه نقص و عیباست .

و اگر منظور حوریان باشد خداوند آنهارا آفرینش نوینى بخشیده به گونه اى که هرگز گرد و غبار پیرى و ناتوانى بر دامانآنها نمى نشیند. ممکن است که تعبیر به انشاء، اشاره به هر دو نیز بوده باشد.(تفسیر نمونه ،ج 23 ،ص 224)
12-همواره بکر هستند : فَجَعَلْناهُنَّ أَبْکاراً (واقعه/36) و همه را بکر قرارداده ایم .و شاید این وصف همیشه براى آنها باقى باشد، چنانکه بسیارى از مفسران بهآن تصریح کرده اند و در روایات نیز به آن اشاره شده ، یعنى با آمیزش ، وضع آنهادگرگون نمى شود. (تفسیر نمونه ،ج 23 ،ص 224)
13- فصیح و خوش زبان هستند : عُرُباً أَتْراباً (واقعه/37) همسرانى که به همسرشانعشق مى ورزند و خوش زبان و فصیح و هم سن و سالند."عرب"جمع"عروبة" (بر وزن ضرورة ) به معنى زنى است که وضع حالش حکایت از محبتشنسبت به همسر و مقام عفت و پاکیش ‍ مى کند، زیرا "اعراب" (بر وزن اظهار)به همان معنى آشکار ساختن است ، این واژه به معنى فصیح و خوش سخن بودن نیز مى آید،و ممکن است هر دو معنى در آیه جمع باشد.(تفسیر نمونه ،ج 23 ،ص 224)
14- بسیار جوان هستند : وَ کواعِبَ أَتْراباً (نباء/ 33) و حوریانى بسیار جوان وهم سن و سال .
جمله کواعب اترابا» به معناى کنیزانى شبیه به هم است ، که در خدمت اهل بهشتند، ودر روایت ابى الجارود از امام باقر (علیه السلام ) در معناى جمله "ان للمتقینمفازا" آمده که امام فرمود: متقین کراماتى دارند، و در معناى "کواعباترابا "فرمود: یعنى دختر نورس .(ترجمه تفسیر المیزان ،ج 20 ،ص 286)
شما :

Bottom of Form



 

ما شهیدان را از دست نداده‌ایم. بلکه به دست آورده‌ایم

یادی از شهید مدافع حرم علی کنعانی

معنی شهادت

این شهید در اولین روز از سال ۱۳۵۷ در روستای آهق از توابع شهرستان مراغهآذربایجان شرقی

 در خانواده‌ای مذهبی و انقلابی متولد شد. پدرش از یادگاران هشت سالدفاع مقدس و از

همرزمان شهیدان باکری در لشکر عاشورا بود. این شهید در سال ۱۳۷۸ به همراه برادر

کوچک‌ترخود در آزمون دانشگاه تربیت پاسدار امام حسین(ع) پذیرفته شد و پس از فارغ‌التحصیلی،

به عضویت سپاه درآمد. شهید کنعانی این جمله را بارها به زبان آورده بود که

ماباید برای ظهور امام زمان ارواحنا

 فداه زمینه‌سازی کنیم و مبنای کار ما این باشد.»

همچنان‌که خانواده کنعانی در جهاد و شهادت سرآمد بوده و هست چرا که قبل از علی

دوتن دیگر از خانواده (پسرعمو و دایی ایشان) در راه دین و وطن به شهادت رسیده بودند.

به همین دلیل هم خودش پس از تهدید حرم آل‌الله و ظلم و ستم به مظلومان منطقه ازسوی

 جنود شیطانی داعش، عازم سوریه شد. وی سرانجام 9 اردیبهشت سال ۱۳۹۲ همچون

امام حسین(ع)سرش را در راه دین اسلام داد و به شهادت رسید. شهید مدافع حرم علی کنعانی

در بخشیاز وصیت‌نامه خود خطاب به پدر و مادرش نوشته بود: [پس از شهادتم] مبادا فکر کنید

که مرا از دست داده‌اید. بهتر است از قول شهید بهشتی برایتان بگویم که می‌گفت:

ماشهیدان را از دست نداده‌ایم. بلکه به دست آورده‌ایم و غلط است که می‌گویند

از دسترفته خودمان هم موقعی به دست می‌آییم که روزی به شهادت برسیم.

 


بنیه رسول‌الله(ص) سبب‌ساز شب قدر

آن چیزىكه انسان را به ضیافتگاه خدا راه مى‏دهد این است كه غیرخدا را كنار بگذارد

و اینبراى هركس میسور نیست؛ براى افراد انگشت‌شمارى كه در رأس آنها رسول‌الله است

میسوربوده. آن توجه قلبى به مبدأ نور و اعراض از ماوراى او، او را لایق‏ كرد

به ضیافهً‌اللهو لایق كرد براى اینكه، قرآن یك‌مرتبه به‏طور

 بسیط در قلب او وارد بشود. لیلهمباركه یكى از احتمالاتش بنیه خود رسول اكرم است

كه مشكات نورالله و احتمالاتدیگر هم هست.


صحیفه امام؛ ج17؛ ص491 | جماران؛ 21 خرداد 1362


شناسنامه ی شهید محمد بلوکی

محل تولد : روستای فدیشه       

نام پدر :حسین

تاریخ تولد : 05/ 1345/08  

محل شهادت :  کردستان - چنگوله

تاریخ شهادت : 19/ 02 /1365

کیفیت شهدات : اصابت گلوله به سر و سینه و پهلو و هر دو دست

یگان اعزامی : سپاه پاسداران

وضعیت تأهل : متأهل

تحصیلات :  پنجم ابتدایی

مسئولیت در جبهه : رزمنده (سرباز مشمول )

تاریخ تشییع : در روز پنج شنبه مورخ 01 / 03 / 1365 درنیشابور و سپس زادگاهش تشییع ودر جوار امام زاده سیدعبدا.(ع)فدیشه به خاک سپرده شد .

آرامگاه : گار شهدای فدیشه

لازم به ذکر است که : مادر شهید محمد بلوکی در تاریخ 13 / 8 / 1380 فوت نموده و پدر شهید در قید حیات  می باشد .

تصاویری از حضور شهید محمد بلوکی در جبهه های نور علیه ظلمت


مختصری از زندگی نامه ی شهید محمد بلوکی فرزند حسین

شهید محمد بلوکی در پنجمین روز ماه آبان سال 1345 در روستای فدیشه دیده به جهان گشود . تا کلاس پنجم در دبستان روستای فدیشه تحصیل کرد و از آن به بعد به کار قالی بافی در روستا و کمک به پدرش در کار کشاورزی مشغول شد . با شروع جنگ تحمیلی با سن کمی که داشت دوبار به جبهه اعزام شد . در نوبت اول 6 ماه و در نوبت دوم مدت 45 روز در جبهه حضور داشت . با علاقه ی زیادی که به حضور در جبهه داشت ، یکسال زودتر یعنی در سن 17 سالگی از طریق سپاه برای انجام خدمت مقدس سربازی ، به جبهه اعزام شد . پدرش می گوید : یکبار که به مرخصی آمده بود ، از او درباره ی جبهه پرسیدم ، محمد درجوابم گفت : پدرجان من هر چه از جبهه برایت تعریف کنم نمی توانم جبهه را آنگونه که هست برایت توصیف کنم . باید جبهه را از نزدیک ببینی تا بتوانی آن را درک کنی . پدرش در ادامه می گوید : محمد از وقتی که به جبهه رفت روحیه اش کاملا عوض شد ، گویی که دوباره متولد شده بود . طوری بود انگار که از آینده خبر داشت . خودش می گفت : من در جبهه شهید می شوم. »

سرانجام به آرزوی دیرینه اش رسید و در تاریخ 19 / 2/ 1365 به فیض عظیم نایل شد.


                    شادی روحش صلوات »




                    

توصیه‌های حجت‌الاسلام حسین انصاریان برای رفع بلا

 

حجت‌الاسلام شیخ حسین انصاریان مفسر قرآن کریم وسخنران مذهبی با انتشار اطلاعیه‌ای توصیه‌هایی را به مردم پیرامون جلوگیری ازبلایا و ابتلا به بیماری‌ها یادآور شد.
متن این اطلاعیه به شرح زیر است:
۱- از درگاه پروردگار طلب مغفرت نموده و ذکر استغفارزیاد گفته شود تا به استناد به آیه شریفه اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواإِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً.» مشمول رحمت حق واقع شویم.
۲- از گفتن ذکر یارب» خصوصاً در قنوت و رکوع و سجدهنماز و به‌ویژه در سجده آخر (به تعداد ۱۰ مرتبه) با حال خضوع و خشوع غفلت نشود.
۳- توصیه‌ای که ر مرحوم آیت‌الله‌العظمی حاج سیداحمدخوانساری (رض) نسبت به قرائت ۶ آیه بعد از نماز صبح فرمودند، انجام گردد. (مشروح به پیوست می‌آید)
۴- خصوصاً حضرت اباعبدالله الحسین(ع) با زیارت عاشوراتوسل شود.
۵- ذکر یونسیه روزی ۴۰ بار گفته شود: لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَإِنِّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمِینَ».
فقیر حسین انصاریان
آیات توصیه‌شده آیت‌الله العظمی خوانساری که از امیرالمومنین(ع) روایت شده است کههرکس این
۶ آیه را هر روز صبح بخواند خداوند متعال او را ازهر بدی کفایت فرماید، هرچند او خودش را به هلاکت انداخته باشد، به قرار زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
1- (توبه:٥١)
2 - (یونس:١٠٧)
3 - (هود:٦)
4 - (عنکبوت:٦٠)
5 - (فاطر:٢)
6 - (زمر:٣٨)
در ادامه بگویید: حَسْبِیَ اَلله لا إِلهَ إِلاّ هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ اَلْعَرْشِ اَلْعَظِیمِ
از مرحوم آیت‌الله‌العظمی حاج سیداحمد خوانساری نقل شده است: در سال‌های دورتر،بیماری وبا به ایران و خوانسار آمده بود و در اثر آن در شهرستان خوانسار و در اکثرخانه‌ها، یک نفر یا بیشتر از دنیا رفتند؛ مگر خانه‌هایی که هر روز این آیاتمبارکات را بعد از نماز صبح می‌خواندند که به آنها هیچ صدمه‌ای
وارد نشد.

 


 

شناسنامه ی شهید حسین ( علاءالدین )بلوکی

محلتولد : روستای فدیشه       

نام پدر : حسن

تاریخ تولد : 12/10/1349

محل شهادت :  جزیره ی مجنون

نحوه ی شهادت : اصابت ترکش به پهلو

تاریخ شهادت : 01/ 01 / 1367

یگان اعزامی : بسیج

تحصیلات :  دوم دبیرستان

محل تحصیل : دبیرستان فردوسی نیشابور

مسئولیت در جبهه : آرپی جی زن

تاریخ تشییع : در روز پنج شنبه مورخ 01 / 02 /1367به همراه سه شهید دیگر بر دوش مردم شهید پرورنیشابور و سپس در روستای فدیشه تشییع و به خاک سپرده شد .

آرامگاه : گار شهدای فدیشه

لازم به ذکر است که : پدر شهید در تاریخ 1367/01/10به رحمت خدا رفته و مادر شهید در قید حیات می باشد .

                      پیرما گفت شهادت هنر مردان است

                     عقل نامرد در این دایره سرگردان است

                      پیرما گفت که مردان الهی مردند

                     که به دنبال رفیق ازلی می گردند



راه‌های دفع بلاء از زبان آیت‌الله جاودان

 

آیت‌الله جاودان برای دفع بلاء از کشور و جامعهاسلامی توصیه‌هایی کرده است.


اولین توصیه آیت‌الله جاودان، فرستادن صلوات باتوجه و به تعداد زیاد به نیت سلامتی

فرج امام زمان(عج) و اهدای ثواب آن به حضرتزهرا(س) است.

دومین توصیه ذبح گوسفند است. توصیه بعدی این استاداخلاق پرداخت صدقه

تعداد زیاد و در حد توان است.

چهارمین توصیه قرائت زیارت عاشورا با صد لعن وسلام با توجه و به تعداد زیاد است.


Smile
clean word remove format superscript Subscript Cut Copy Paste Horizontal Rule Ordered List Unordered List Outdent Indent Insert Link Remove Link
Undo Redo Bold Italic Underline strikethrough Align Right Center چینش چپ Justify Full Justify Full Justify Full
Text Color
Background Color
Add Image
Insert Table
Insert Aparat


شناسنامه ی بسیجی شهید محمد حسن بلوکی

محل تولد : روستای فدیشه       

نام پدر : محمد علی

تاریخ تولد : 1/ 1348/4  

محل شهادت :  مهران

تاریخ شهادت : 02/31 / 1365

کیفیت شهادت : اصابت ترکش به سر و سوختگی صورت

وضعیت تأهل : مجرد

یگان اعزامی : بسیج – لشکر 5 نصر

تحصیلات :  سوم ابتدایی

مسئولیت در جبهه : تک تیر انداز

تاریخ تشییع : در روز پنج شنبه مورخ 07/ 03 / 1365 در نیشابور و روستای فدیشه تشییع و به خاک سپرده شد .

آرامگاه : گار شهدای فدیشه

پدر شهید محمد حسن بلوکی در تاریخ 21 / 11 /  1382 و مادرش در سال 1362 به رحمت خدا رفته اند .


امام خمینی (ره) : مقام شهادت ، اوج بندگی و سیر و سلوک در عالم معنویت است .

مروری بر زندگی نامه ی بسیجی شهید محمد حسن بلوکی

در اولین روز از اولین ماه فصل تابستان سال 1348 در روستای فدیشه متولد شد . پدر و مادرش برای انتخاب نام او به قرآن تمسک جستند و سرانجام او را محمد حسن( ترکیبی از نام پیامبر اکرم (ص) و کریم اهل بیت امام حسن مجتبی ع» )  نام نهادند . او دومین و آخرین فرزند پسر خانواده بود ، و خواهری هم نداشت .پس از طی دوران کودکی ، راهی مدرسه شد ولی فقط تا کلاس سوم ابتدایی بیشتر درس نخواند و از آن پس به کار قالی بافی مشغول شد . در سن سیزده سالگی به نیشابور رفت و در کارگاه کانال سازی کولر مشغول به کار داشت و طوری کار می کرد که صاحب کارش نهایت رضایت را از او داشت به طوری که پیشنهاد ازدواج محمد حسن با یکی از دخترانش را به پدرش داد . در تاریخ 15/ 1 / 1364 پس از طی دوره ی آموزش نظامی در شهر تربت جام برای اولین بار به جبهه اعزام شد و تا تاریخ 2/ 6/ 1364 در مناطق جنگی حضور داتشت . بعد از چند ماه حضور در روستا در تاریخ 29 / 11 / 1364 برای دومین باربه عنوان سرباز سپاه به جبهه اعزام شد. بار ها اطرافیانش این جمله را از او شنیده بودند که می گفت : چه افتخای بهتر از این که مرگ انسان در راه انقلاب و اسلام باشد .»  پس از مدتی حضور در جنوب کشور ، به غرب کشور و قرار گاه شهید حیدری منتقل شد و در 30/ 2 / 1365 در عملیاتی در منطقه ی مهران شرکت کرده بود که در شب آغاز عملیات گویا به او الهام شده بود که ماندنی نیست لذا به یکی از همرزمانش گفته بود : امشب سربازی من تمام می شود یعنی شهید می شوم.» و سرانجام در سحر گاه روز 31 / 2 /1365   به ارزوی دیرینه اش رسید و به خیل شهیدان پیوست و مرغ محبوس در قفس تنش ، راه آسمان را در پیش گرفت ، تا از این بند و قفس دست و پا گیر زندگی رهایی یابد . چه با شکوه اوج می گیرند دلباختگان مکتب توحید که خویشتن خویش را از قید ظواهر مادی می رهانند و سبکبار و سبکبال به دیار دوست پر می کشند و حریم نعمت الهی زندگی جاوید را بر می گزینند .


دست ‌نوشته سپهبد شهید  حاجقاسم سلیمانی ساعاتی قبل از شهادت خداوندا عاشق دیدارتم :

 

حاج قاسم عزیز پنجشنبه 12 دی 1398 کمیقبل از پرواز شهادت از دمشق به بغداد،

این دست نوشته را کنار آینه محل اقامت خودقرار داده و قلم را روی آن گذاشته بود.


این ابرمجاهد فی سبیل‌الله در عباراتی که بیانگر رابطه عمیق و عاشقانه او
باخداست،  ابراز می‌دارد:

خداوندا مرا بپذیر. خداوندا عاشق دیدارتم همان دیداری کهموسی را ناتوان

 از ایستادن و نفس کشیدن نمود. خداوندا مرا پاکیزه بپذیر.»


متن پیامرهبر معظم انقلاب اسلامی به شرح زیر است :


بسم الله الرحمن الرحیم


ملّت عزیز ایران!


سردار بزرگ و پرافتخار اسلام آسمانی شد.

دیشبارواح طیّبه‌ شهیدان، روح مطهّر قاسم سلیمانی را در آغوش گرفتند.

 سال‌ها مجاهدت مخلصانه و شجاعانه در میدان‌هایمبارزه با شیاطین و ‌اشرار عالم

و سال‌هاآرزوی شهادت در راه خدا، سرانجام سلیمانی عزیز را به این مقام والا

و خونپاک او به دست شقی‌ترین آحاد بشر بر زمین ریخت. این شهادت بزرگ را

بهپیشگاه حضرت بقیّهًْ‌الله‌ ارواحنا فداه و به روح مطهّر خود او تبریک و به ملّت

تسلیتعرض می‌کنم. او نمونه‌ برجسته‌ای از تربیت‌شدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود،

او همه‌عمر خود را به جهاد در راه خدا گذرانید. شهادت پاداش تلاش بی‌وقفه او در

اینسالیان بود، با رفتن او به حول و قوّه‌ الهی کار او و راه او متوقّف و بسته نخواهدشد،

ولیانتقام سختی در انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون او و دیگر

حادثه‌دیشب آلودند. شهید سلیمانی چهره‌ بین‌المللی مقاومت است و همه‌ دلبستگان

مقاومتخونخواه اویند. همه دوستان -‌و نیز همه‌ دشمنان- بدانند خطّ جهاد مقاومت

 با انگیزه‌ مضاعف ادامه خواهد یافت و پیروزیقطعی در انتظار مجاهدان این راه

است.فقدان سردار فداکار و عزیز ما تلخ است ولی ادامه‌ مبارزه و دست یافتن به

 پیروزی نهایی کام قاتلان و جنایتکاران را تلخ‌ترخواهد کرد.

ملّت ایران یاد و نام شهید عالی‌مقام سردار سپهبد قاسم سلیمانی و شهدای همراه او

 به‌ویژه مجاهد بزرگ اسلام جناب آقای ابومهدیالمهندس را بزرگ خواهد داشت و

 اینجانب سه روز عزای عمومی در کشور اعلام می‌کنمو به همسر گرامی و

فرزندانعزیز و دیگر بستگان ایشان تبریک و تسلیت می‌گویم.

سیّدعلی ‌ای


۱۳دی‌ماه ۱۳۹۸


همیشه آرزوی شهادت داشت و برای پرواز از این قفس تنگ خاکیبی تابی می کرد ، گویی که دیگر این دنیا را برای خویش تنگ می بیند و می خواهد هرچه سریعتر پر بکشد و بسوی ملکوت اعلی پرواز کند و به دیدار خدای خویش نائل گردد .با رفتارش ، با نگاهش می گوید که می خواهم شهید بشوم ، از این رو در هر فرصتیبخصوص در موقع نماز دعا می کند ( اللهم الرزقنی توفیق الشهاده فی سبیلک ).

او بارها به مادر مهربانش می گفت : حال براحتی می توانمبرایت بگویم که شهادت را چقدر دوست دارم . مدتهاست که همیشه دعا میکنم ، خدایامرگم ، شهادت در راه تو باشد . دوست دارم که شما نیز مادرجان برایم دعا کنید تامرگم شهادت در راه خدا باشد . سرانجام جواد در تاریخ 25 / 3 /  1365 ساعت 12 ظهر در منطقه ی عملیاتی مهران براثر اصابت ترکش به ناحیه سرش به آروزی دیرینه اش رسید و به یاران شهیدش پیوست . ویدر 3 سال اخیر حضورش در جبهه در واحد طرح و عملیات تیپ 21 امام رضا (ع) مشغولانجام وظیفه بود .

روحش شاد و یادش گرامی باد .

تک بیت زیر از آلبوم عکس جواد یاد داشت شده است .

بر گشا کام دهان تا کهتو داری حرکات            دم به دم بر گل رخسار خمینی صلوات


امداد غیبی

به نقل از مادر شهید که از پسر شهیدش جوادشنیده بود :

مادر شهید نقل می کند که : یک بار جواددر دی ماه سال1363 برای کمک به رزمندگان حزب ا. لبنان به آن دیار سفر کرده بود .در یکی از روزها که به اتفاق چند نفر از همرزمانش در بلندیهای جولان بودند و نقطهی مقابل آنها هم نیروهای دشمن بود ، تعدادی زنبور به جواد و رفقایش حمله ور میشوند ، جواد و دوستانش برای اینکه از شر نیش زنبورها در امان بمانند ، به محلدیگری آن طرف تر نقل مکان می کنند ، به محض اینکه آنجا را ترک می کنند ، از سمتدشمن خمپاره ای شلیک می شود و درست در همان نقطه فرود می آید ، آنجاست که متوجه میشوند ، زنبورها مامور نجات جان آنها بوده اند .  

تصاویری از مراسم تشییع شهید جواد نجاری در مشهد مقدس

مبادا از شهیدان دور گردیم        به غفلت رهسپار گور گردیم 



شهید علی بلوکی در تاریخ 1361/5/2 در عملیات رمضان به فیض عظیم شهادت

نایل آمد و بعد از گذشت حدود 15 سال که مفقود الاثر بود ، بقایای پیکر مطهر این شهید عزیز در تاریخ

1376/7/17 در روستای فدیشه تشییع و به خاک سپرده شد .

تصاویری از مراسم تشییع شهید علی بلوکی  در روستای فدیشه - 17 مهر 76

ماه ما ، آنجا به خون غلتیده بود         اطلس خون بر بدن پیچیده بود

در میان خون ، سراپا بود غرق       نور ایمان بود از پا تا به فرق

   مرحوم حاج شیخ محمد علی اخباری ( پدر گرامی شهید عزیز هادی اخباری) در حال سخنرانی در مراسم تدفین شهید علی بلوکی




شناسنامه ی سرباز شهید غلامرضا بلوکی

محل تولد : روستای فدیشه       

نام پدر : غلامحسین

تاریخ تولد : 01/ 1345/02  

محل شهادت :  حاج عمران

تاریخ شهادت : 10/ 06 / 1365

کیفیت شهاد ت : اصابت گلوله به پهلو

یگان اعزامی : سپاه پاسداران

وضعیت تأهل : مجرد

تحصیلات :  پنجم ابتدایی

مسئولیت در جبهه : تک تیرانداز

تاریخ تشییع : بعد از11 ماه مفقود بودن در تاریخ   04 / 04/ 1366 تشییع و به خاک سپرده شد .

آرامگاه : گار شهدای فدیشه


شناسنامه ی سرباز شهید سید مرتضی علوی

محل تولد : مشهد مقدس

نام پدر : سید علی اصغر

تاریخ تولد : 13 /5 / 1358 

محل شهادت :  شرق کشور ارتفاعات چاه عثمان

نحوه ی شهادت : اصابت گلوله به سینه

تاریخ شهادت : 7/ 6 / 1378

 

یگان اعزامی : سپاه پاسداران

تحصیلات :  دیپلم

محل تحصیل : دبیرستان شریعتی مشهد

مسئولیت در جبهه : سرباز وظیفه

آرامگاه : گار شهدای بهشت رضا مشهد مقدس

نفر سمت راست : شهید سید مرتضی علوی

نشسته نفر سمت چپ : شهید سید مرتضی علوی



شناسنامه ی شهیدعباسعلی کلاهدرازی

محل تولد : روستای   فدیشه  

 نام پدر : قدرت اله

 تاریخ تولد : 01/ 1341/02  

محل شهادت : سردشت

 تاریخ شهادت : / 06 / 1363

 کیفیت شهادت : اصابت گلوله به سر

 یگان اعزامی : ارتش

تحصیلات : سوم ابتدایی

مسئولیت در جبهه : سرباز

تاریخ تشییع : در تاریخ 29 / 6 / 1363 تشییع و در جوار بارگاه ملکوتی امام زاده سید عبدالله (ع)فدیشه به خاک سپرده شد .

آرامگاه : گار شهدای فدیشه

حضور شهید عباسعلی کلاهدرازی ار جبهه های نور علیه ظلمت.


خبر دادن از شها دت در آخرین دیدار

به نقل از مادر شهید :

آخرین باری که عباسعلی به مرخصی آمده بود ، یکی از روزها دیدم که بچه ی چند روزه اش  را بغل گرفته و به او نگاه می کند در حالی که اشکهایش جاری است . از او پرسیدم پسرم چی شده ؟ چرا گریه می کنی ؟ تا چشمش به من افتاد اشکهایش را پاک کرد و گفت : مادرم دلم یک طوری است که اصلا طاقت نمی آورم . گفتم : چرا ؟ گفت : یک چیزی می خواهم بگویم شما طاقت شنیدنش را دارید ؟ چون من فشار خون داشتم خیلی چیزها را از من پنهان می کرد . گفتم : بگو . گفت : مادر شاید این آخرین باری باشد که من به مرخصی آمده ام . پرسیدم : چرا ؟ گفت : خواب دیدم . البته خوابش را برایم تعریف نکرد . ولی در ادامه گفت  ، این بار که به جبهه برگردم شهید می شوم . و شاید این دفعه آخرین خداحافظی من با شما باشد . من از این حرف او خیلی ناراحت و دلگیر شدم  و با او گفتم : مادر جان پس این دفعه نمی خواهد به جبهه بروی . لبخندی زد و گفت : اتفاقا می خواهم چند روز به پایان مرخصی ام مانده باشد ، بروم . چون اصلا نمی توانم اینجا بمانم . فقط خیلی نگران همسر و فرزندش بود . و همان بار که به جبهه برگشت ، بعد از یک ماه خبر شهادتش را آوردند .


اصلاً حسین جنس غمش فرق می کند .

اصلاً حسین جنس غمش فرق می کند

این راه عشقپیچ و خمش فرق می کند

اینجا گداهمیشه طلبکار می شود

اینجا کهآمدی کرمش فرق می کند

شاعر شدمبرای سرودن برایشان

این خانواده،محتشمش فرق می کند

صد مرده زندهمی شود از ذکر یا حسین »

عیسای اهلبیت دمش فرق می کند

از نوع ویژگیدعا زیر قبه اش

معلوم میشود حرمش فرق می کند

تنها نه اینکهجنس غمش جنس ماتمش

حتی سیاهیعلمش فرق می کند

با پای نیزهروی زمین راه میرود

خورشید کاروانقدمش فرق می کند

من از حسینُمنی پیغمبر خدا

فهمیده امحسین همش فرق می کند


سقای دشت کربلاابالفضل. . .

رخصتبده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیر دقایقبنویسم

میخواهم از آن ساقیعاشق بنویسم
نم نم به خروش آیم وهق هق بنویسم

دل خون شد و از معرکهدلدار نیامد
"
ای اهل حرم میر وعلمدار نیامد"

در هر قدمت هر نفستجلوه ی ذات است
وصف تو فراتر ز شعورکلمات است

در حسرت لبهای تولبهای فرات است
عالم همه از این همهایثار تو مات است

از علقمه با دیده یخونبار نیامد
"
ای اهل حرم میر وعلمدار نیامد"

سقا تویی و اهل حرمچشم به راهت
دل ها همه مست رجزگاه به گاهت

هر چند تو بودی و عطشبود و جراحت
دلواپس طفلان حرم بودنگاهت

سقای ادب جلوه یایثار نیامد
"
ای اهل حرم میر وعلمدار نیامد"

افتاد نگاه تو بهمهتاب دلش ریخت
وقتی به دل آب زدی آبدلش ریخت

فرق تو شکوفا شد وارباب دلش ریخت
با سجده ی خونین تومحراب دلش ریخت

صد حیف که آن یاروفادار نیامد
"
ای اهل حرم میر وعلمدار نیامد"

انگار که در علقمهغوغا شده آری
خونبار ترین واقعه برپا شده آری

در بزم جنون نوبت سقاشده آری
دیگر پسر فاطمه تنهاشده آری

این قافله را قافلهسالار نیامد
"
ای اهل حرم میر وعلمدار نیامد"

ای علقمه از عطر تولبریز، برادر
ای قصه دست تو غمانگیز، برادر

بعد از تو بهارم شدهپاییز، برادر
برخیز! حسین آمدهبرخیز! برادر

عباس ترین حیدر کرارنیامد
"
ای اهل حرم میر وعلمدار نیامد"

 


دل سفر کن در منا و عید قربان راببین

چشمه‌های نور و شور آن بیابان را ببین

گوسفند نفس را با تیغ تقوی سر ببر

پای تا سر جان شو و رخسار جانان را ببین

سفره ی مهمانی خاص خدا گردیده باز

لاله ی لبخند و اشک شوق مهمان را ببین

دیو نفس از پا درافکن، سنگ بر شیطان بزن

هم شکست نفس را، هم مرگ شیطان را ببین

تیغ در دست خلیل و بند در دست ذبیح

حنجر تسلیم بنگر، تیغ بران را ببین

کارد تیز و دست محکم، حلق نازک‌تر ز گل

پای تا سر چشم شو، اخلاص و ایمان را ببین

خاک گل انداخته از اشک چشم حاجیان

در دل تفتیده ی صحرا، گلستان را ببین

گریه و اشک و دعا و توبه و تهلیل را

رحمت و لطف و عطا و عفو و غفران را ببین

آتش گرما گلستان گشته چون باغ خلیل

در دل صحرا صفای باغ رضوان را ببین

روی حق هرگز نگنجد در نگاه چشم سر

چشم دل بگشا جمال حی سبحان را ببین

خیمه ی حجاج را با پای جان یک یک بگرد

آتش دل، سوز سینه، چشم گریان را ببین

دل تهی از غیر کن تا بنگری دلدار را

سر بزن در خیمه‌ها شاید ببینی یار را 

سینه مشعر، دل حرم، میدان دید ما مناست

گر ببندی لب ز حرف غیر، هر حرفت دعاست

غم مخور گر گم شدی یا خیمه را گم کرده‌ای

سیر کن تا بنگری گم‌گشته ی زهرا کجاست

لحظه‌ای آرام منشین هر که را دیدی بپرس

یار سوی مکه رفته، یا به صحرای مناست؟

حیف یاران در منی رفتم ندیدم روی او

عیب از آن رخسار زیبا نیست، عیب از چشم ماست

حاجیان جمعند دور هم به صحرای منا

حاجی ما در بیابان در مسیر کربلاست

حاجیان کردند دل را خوش به ذبح گوسفند

حاجی ما ذبح طفلش پیش پیکانبلاست

حاجیان سر می‌تراشند از پی تقصیرشان

حاجی ما هم چهل منزل سرش برنیزه‌هاست

حاجیان دست دعاشان بر سما گردد بلند

حاجی ما از بدن دست علمدارش جداست

حاجیان را هست یک قربانی آن هم گوسفند

حاجی ما هم ذبیحش جمله تقدیم خداست

حاجیان را از هجوم زائرین بر تن فشار

حاجی ما سینه‌اش از سم اسبان توتیاست

خوش بود میثم» همیشه سوگواری بر حسین

حاجی آن باشد که اشکش هست جاریبرحسین

شعر از : استاد حاج غلامرضا سازگار                                                             


آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

پرم بایرام جوک hagatochen قرآن جیبی شر (بشیر) بن عمرو حضرمی گفت آهنگ lefesire billoOooorany.کافـه احساس شهرم یزدعشقم هامانه3 امین کاویانی